سیلام
مت این پست تو یه وب خوندم خیلی خوشم اومد اگه نخوندینش از دست ندین***
در دهه ۹۰ مدتي را به مربيگري پرداخت و پس از آن با لقب تراديوتور(مترجم) معروف شد.چون مترجم یا مفسر بابی رابسون در باشگاه های اسپورتینگ و پورتو بود.
در سال ۱۹۹۶به همراه رابسون به بارسلونا رفت و همچنان مترجم او بود.پس از رفتن رابسون او همچنان در بارسا ماند و با جانشین هلندی رابسون یعنی لوئیز ونگال کار کرد.
او در کنار کار ترجمه در کلاس های مربیگری و مدیریت شرکت میکرد و ناگهان او مربی تیم دوم بارسا شد.
رویای او برای سرمربی شدن تحقق یافت و در سال ۲۰۰۰ سرمربی تیم بنفیکا شد ولی باتغییر سرپرستی باشگاه مورینیو نیز برکنار شد
در سال ۲۰۰۲ مورینیو مربی باشگاه پورتو شد.باشگاهی که بسیار ضعیف کار میکرد و در آن سال و تحت مربی گری مورینیو تیم سوم کشورش شد.
مورینیو قول داد سال بعد تیم را تیم اول لیگ سازد و همینکار را هم کرد تا جایی که به قهرمانی جام باشگاه های اروپا و جام یوفا دست یافت.
سرانجام مرینیو در سال ۲۰۰۴ به چلسی پیوست.
حقوق سالانه۲.۴ میلیون یورو که در سال۲۰۰۵ یه ۲.۵ میلیون یورو افزایش یافت عنوان گرانتریم مربی فوتبال را به خود اختصاص داد.
در دو سال متوالی ۲۰۰۴و ۲۰۰۵ از سوی فدراسیون بین المللی فوتبال لقب بهترین مربی دنیا را از آن خود کرد.
خوزخ مورینیو و همسرش از نوجوانی به یکدیگر علاقه داشتند که در آن زمان تمی ۱۴ ساله و خوزه ۱۷ ساله بودند. بعدها تمی در رشته فلسفه تحصیل کرد و خوزه به فوتبال روی آورد د سرانجام آنها در سال ۱۹۸۹ یا یکدیگر ازدواج کردند. یک دختر به نام ماتیلدا متولد۱۹۹۶ و یک پسر به نام خوزه جونیر متولد ۲۰۰۰ دارند. زمان مربیگری در چلسی آنها در خانه ای اجاره ای و ۴ طبقه در لندن زندگی میکردند که میگویند مارگات تاچر نخست وزیر سابف انگلستان همسایه آنها بود. خوزه مورینیو در مورد مطلب فوق میگوید:فکر نمیکنم این حرف درست باشد چون در آن صورت آن را میدیدم و من همه همسایه هایمان را مشناسم هیچکدام شبیه تاچر نیست. خوزه تمام وقت خود را صرف فوتبال نمیکند و به زندگی خانوادگی اش میرسد. او با اشتیاق میگوید:چند وقت پیش با خانواده ام به دیسنی لند رفتیم من یک کلاه قرمز سرم گذاشتم و تا گوشهایم پاین کشیدم که کسی مرا نشناسد آن روز خیلی خوش گذشت چون من و خانواده ام فقط بودیم. يكي از سرگرمي هاي بچه هاي مورينيو اي است كه تركيب تيم پدرشان را در بازي هاي كامپيوتري عوض كنند.مورينيو ميگويد:من بازي هاي كامپيوتري بلد نيستم ولي بچه هايم مهارت دارند. در روز ۲۰ سپتامبر ۲۰۰۷ و با موافقت دو جانبه تيم چلسي را ترك كرد.در طول ۴ فصل حضور در چلسي در هيچ يك از بازي هاي اخلي شكست نخورده است. را بطه بسيار خوبي با ماسيمو موراتي مالك ثروتمند ايتر دارد. او را با القاب اختصاصي شماره يك و آقاي خاص ميشناسند. كتاب اوتوبيوگرافي اش پر فروش ترين كتاب پرتغال بود. چند خط توليد لباس دارد كه همگي آنها در پرتغال فعال هستند. براي حمايت از كدكان فلسطيني كار هاي خيريه انجام داده است. نوازندگي با گيتار را تا حدودي ميداند وبه موسيقي علاقه شديدي دارد. دكتراي فيزيك دارد. در ۱۶ مي ۲۰۰۷ توسط پليس دستگير شد اما اورا اشتباهي گرفته بودند. مورينيو به پول علاقه اي ندارد.او مي گويد:پول داشتن خوب است ولي من اهل تجملات نيستم و يك اوتومبيل برايم كافي است. او ميگويد : به من لقب متكبر را ندهيد من فقط قهرمان اروپا هستم و فكر ميكنم آدم خاصي باشم. ميگويد اگر ميخواستم شغل راحتي داشته باشم در پورتو ميماندم. او در مورد مدل موهايش ميگويد:به مدل موهايم نگاه كنيد من آماده جنگ هستم. در باره بازيكنان جوان عقيده دارد مانند هندوانه هستند بايد آن هارا شكافت تا فهميد مزشان چطوريست. با مهاجمين رابطه خوبي دارد در چلسي با دروگبا داشت و در اينتر با زالاتان.ولي ميگويد بهترين بازيكني كه تا كنون مربيش بوده لمپارد بوده است. او خودش ميگويد عاشق فرگوسن است اما ديگران اينطور فكر نميكنند. منو کشتین یه نظر بزارین دیگه
نظرات شما عزیزان:
تبادل
لینک هوشمند